به گزارش مشرق، حسن هانیزاده با اشاره به کودتای نافرجام گروهی از نظامیان در ترکیه اظهار داشت: کودتای نافرجام اخیر ترکیه، حادثهای کاملأ تکاندهنده در حوزههای سیاسی، اجتماعی و امنیتی تلقی میشود؛ با توجه به اینکه ابعاد پشت پرده این کودتای نافرجام هنوز روشن نشده بنابراین گمانهزنیهای مختلفی در این رابطه وجود دارد.
وی افزود: یکی از گمانهزنیها این است که این حادثه ساخته و پرداخته برخی از قدرتهای درون حاکمیت ترکیه با هدف پاکسازی ارتش ترکیه از وجود مخالفان دولت رجب طیب اردوغان است. این امر با دستگیری بیش از هزار و 500 تن از افسران ردههای مختلف ارتش ترکیه محقق شد و در حقیقت فصل پاکسازی مخالفان دولت از بدنه نیروهای مسلح آغاز شده است.
کارشناس روابط بینالملل بیان کرد: گمانهزنی دیگری در این رابطه وجود دارد که شکاف عمیقی میان حاکمیت و نیروهای مسلح ترکیه به وجود آمده و اقدام اخیر برخی از سران ردههای میانی ارتش ترکیه برای بهدست گرفتن قدرت، نشانه وجود نارضایتی در میان نیروهای مسلح است.
وی در تشریح ابعاد درونی و بیرونی کودتای ترکیه گفت: مردم ترکیه ثابت کردند که زمان کودتا گذشته و تسلط بر ابزارهای قدرت از طریق شیوههای نظامی کاملا بیاثر است و در عصر حاضر جواب نمیدهد به این مفهوم که دوران کودتاهای نظامی به سر آمده است؛ به همین دلیل حضور مردم در خیابانها در برابر کودتاچیان نشانه اراده ملت ترکیه برای دفاع از ارزشهای ملی و دموکراسی موجود در ترکیه است.
هانیزاده گفت: نباید فراموش کرد اردوغان و دولتش با وجود برخی از سیاستهای اشتباهی که اتخاذ کردهاند حاصل یک فرایند انتخابات آزاد و مردمی در ترکیه بوده است، اقدام مردم ترکیه، اقدامی کاملأ هوشمندانه و درس عبرتی برای همه ملتهای جهان است. شخص اردوغان و حزب عدالت و توسعه ترکیه در 13 سال گذشته توانسته از طریق کادربندی و استفاده از لایههای فرودست جامعه ترکیه، پایگاه مردمی عمیقی در دورن جامعه برای تقابل با چنین حوادثی بهوجود آورد که اقدامی بسیار مفید و هوشمندانه بوده است.
وی افزود: اگرچه این حرکت هزینههای انسانی و حیثیتی زیادی برای دولت اردوغان به همراه داشت ولی نشان میدهد که دولت اردوغان باید در سیاستهای داخلی و منطقهای خودش تغییراتی بهوجود آورد و نقش سازندهتری در حل بحرانهای منطقهای ایفا کند.
تحلیلگر مسائل منطقه درباره وجود و یا عدم وجود خط و ربطهایی از کشورهای غربی در این کودتا بیان کرد: به نظر میآید که آمریکائیها به این نتیجه رسیدهاند که تاریخ مصرف دولت رجب طیب اردوغان به پایان رسیده است. آمریکاییها و غربیها مخصوصأ دولت آلمان درصدد بودند که به نوعی دولت اردوغان را از صحنه سیاسی خارج کنند تا بتوانند ساختار جدیدی برای خاورمیانه تعریف کنند.
وی افزود: به همین دلیل موضعگیری کشورهای غربی بهویژه آمریکا در مورد کودتا کاملأ مبهم و غیرشفاف بوده بنابراین به نظر میرسد که آمریکاییها منتظر پیروزی کودتاچیان بودند تا در پرتو آن سیاستها خودشان را شفاف کنند. اما با شکست کودتا آمریکاییها ادعا کردند که شکست کودتاچیان به مفهوم دموکراسی است که این به نوعی نفاق سیاسی از سوی ایالات متحده آمریکا نسبت به ملتهای منطقه تلقی میشود.
هانیزاده در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان به این کودتا بهعنوان یک پیشلرزه نگاه کرد و در انتظار کودتایی بزرگتر و قویتر بود، عنوان کرد: ممکن است؛ گمانهزنیهای زیادی در این مورد وجود دارد حتی گمانه نزدیک به حقیقت این است که این کودتا یک حرکت انحرافی است و احتمالاً یک حرکت بزرگ دیگری در پشت این کودتای نافرجام وجود دارد. باید در انتظار آینده بود که آیا دولت اردوغان سیاستهایش را تغییر خواهد داد یا آیا سیاستهای معتدلتری در رابطه با سوریه و عراق اتخاذ خواهد کرد؟ همچنین آیا نارضایتیها از عملکرد دولت اردوغان افزایش خواهد یافت؟ غربیها در پشت پرده چه سناریویی برای دولت ترکیه تعریف کردهاند؟
وی با اشاره به اینکه در آینده کاملأ مشخص خواهد شد که وضعیت و شرایط ترکیه به چه سمتوسویی حرکت خواهد کرد، درباره آثار کودتا در رفتارهای سران ترکیه با کشورهای سوریه و عراق گفت: در واقع این کودتا حرکتی هشدارآمیز برای دولت اردوغان است که باتوجه به اینکه دولت اردوغان از دل جامعه ترکیه برخواسته باید دولت اردوغان سیاستهایش را در برابر سوریه و عراق تغییر بدهد و اینکه بالاخره صندوقهای رأی گیری هستند که اراده واقعی ملتها را رقم میزنند.
وی تاکید کرد: اردوغان و دولتش باید بدانند که این ملت سوریه هستند که آینده کشورشان را رقم میزنند و هرگونه دخالت تخریبی در مسائل داخلی کشور سوریه و حتی عراق میتواند یک خیزش عمومی در درون جامعه ترکیه ایجاد کند.
وی افزود: یکی از گمانهزنیها این است که این حادثه ساخته و پرداخته برخی از قدرتهای درون حاکمیت ترکیه با هدف پاکسازی ارتش ترکیه از وجود مخالفان دولت رجب طیب اردوغان است. این امر با دستگیری بیش از هزار و 500 تن از افسران ردههای مختلف ارتش ترکیه محقق شد و در حقیقت فصل پاکسازی مخالفان دولت از بدنه نیروهای مسلح آغاز شده است.
کارشناس روابط بینالملل بیان کرد: گمانهزنی دیگری در این رابطه وجود دارد که شکاف عمیقی میان حاکمیت و نیروهای مسلح ترکیه به وجود آمده و اقدام اخیر برخی از سران ردههای میانی ارتش ترکیه برای بهدست گرفتن قدرت، نشانه وجود نارضایتی در میان نیروهای مسلح است.
وی در تشریح ابعاد درونی و بیرونی کودتای ترکیه گفت: مردم ترکیه ثابت کردند که زمان کودتا گذشته و تسلط بر ابزارهای قدرت از طریق شیوههای نظامی کاملا بیاثر است و در عصر حاضر جواب نمیدهد به این مفهوم که دوران کودتاهای نظامی به سر آمده است؛ به همین دلیل حضور مردم در خیابانها در برابر کودتاچیان نشانه اراده ملت ترکیه برای دفاع از ارزشهای ملی و دموکراسی موجود در ترکیه است.
هانیزاده گفت: نباید فراموش کرد اردوغان و دولتش با وجود برخی از سیاستهای اشتباهی که اتخاذ کردهاند حاصل یک فرایند انتخابات آزاد و مردمی در ترکیه بوده است، اقدام مردم ترکیه، اقدامی کاملأ هوشمندانه و درس عبرتی برای همه ملتهای جهان است. شخص اردوغان و حزب عدالت و توسعه ترکیه در 13 سال گذشته توانسته از طریق کادربندی و استفاده از لایههای فرودست جامعه ترکیه، پایگاه مردمی عمیقی در دورن جامعه برای تقابل با چنین حوادثی بهوجود آورد که اقدامی بسیار مفید و هوشمندانه بوده است.
وی افزود: اگرچه این حرکت هزینههای انسانی و حیثیتی زیادی برای دولت اردوغان به همراه داشت ولی نشان میدهد که دولت اردوغان باید در سیاستهای داخلی و منطقهای خودش تغییراتی بهوجود آورد و نقش سازندهتری در حل بحرانهای منطقهای ایفا کند.
تحلیلگر مسائل منطقه درباره وجود و یا عدم وجود خط و ربطهایی از کشورهای غربی در این کودتا بیان کرد: به نظر میآید که آمریکائیها به این نتیجه رسیدهاند که تاریخ مصرف دولت رجب طیب اردوغان به پایان رسیده است. آمریکاییها و غربیها مخصوصأ دولت آلمان درصدد بودند که به نوعی دولت اردوغان را از صحنه سیاسی خارج کنند تا بتوانند ساختار جدیدی برای خاورمیانه تعریف کنند.
وی افزود: به همین دلیل موضعگیری کشورهای غربی بهویژه آمریکا در مورد کودتا کاملأ مبهم و غیرشفاف بوده بنابراین به نظر میرسد که آمریکاییها منتظر پیروزی کودتاچیان بودند تا در پرتو آن سیاستها خودشان را شفاف کنند. اما با شکست کودتا آمریکاییها ادعا کردند که شکست کودتاچیان به مفهوم دموکراسی است که این به نوعی نفاق سیاسی از سوی ایالات متحده آمریکا نسبت به ملتهای منطقه تلقی میشود.
هانیزاده در پاسخ به این پرسش که آیا میتوان به این کودتا بهعنوان یک پیشلرزه نگاه کرد و در انتظار کودتایی بزرگتر و قویتر بود، عنوان کرد: ممکن است؛ گمانهزنیهای زیادی در این مورد وجود دارد حتی گمانه نزدیک به حقیقت این است که این کودتا یک حرکت انحرافی است و احتمالاً یک حرکت بزرگ دیگری در پشت این کودتای نافرجام وجود دارد. باید در انتظار آینده بود که آیا دولت اردوغان سیاستهایش را تغییر خواهد داد یا آیا سیاستهای معتدلتری در رابطه با سوریه و عراق اتخاذ خواهد کرد؟ همچنین آیا نارضایتیها از عملکرد دولت اردوغان افزایش خواهد یافت؟ غربیها در پشت پرده چه سناریویی برای دولت ترکیه تعریف کردهاند؟
وی با اشاره به اینکه در آینده کاملأ مشخص خواهد شد که وضعیت و شرایط ترکیه به چه سمتوسویی حرکت خواهد کرد، درباره آثار کودتا در رفتارهای سران ترکیه با کشورهای سوریه و عراق گفت: در واقع این کودتا حرکتی هشدارآمیز برای دولت اردوغان است که باتوجه به اینکه دولت اردوغان از دل جامعه ترکیه برخواسته باید دولت اردوغان سیاستهایش را در برابر سوریه و عراق تغییر بدهد و اینکه بالاخره صندوقهای رأی گیری هستند که اراده واقعی ملتها را رقم میزنند.
وی تاکید کرد: اردوغان و دولتش باید بدانند که این ملت سوریه هستند که آینده کشورشان را رقم میزنند و هرگونه دخالت تخریبی در مسائل داخلی کشور سوریه و حتی عراق میتواند یک خیزش عمومی در درون جامعه ترکیه ایجاد کند.